یادگیری و استفاده از اصطلاحات رایج باعث می شود انگلیسی شما بومی تر به نظر برسد، بنابراین بهتر است به برخی از این عبارات که رایج تر نیز می باشند، تسلط کافی داشته باشید. ما با آوردن لیستی از این اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی شما را برای یادگیری آن ها آماده میکنیم، زیرا این ها مواردی هستند که به طور منظم با تماشای تلویزیون یا فیلم های آمریکایی با آنها مواجه می شوید. در ابتدا چند مورد از آنها را با توجه به معنی تحت الفظی آن ها توضیح می دهیم و سپس تنها به نام بردن برخی دیگر از اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی می پردازیم.
در نگاه اول به این اصطلاح، آن را مشت زدن به کتاب ترجمه می کنید، اما باید بدانید که این یک اصطلاح محبوب میان دانشجویان است، به خصوص دانشجویان آمریکایی، که به معنی زیاد مطالعه کردن می باشد. مثلاً زمانی که دانشجویان امتحان دارند به هم می گویند؛ hit the books یعنی کلی درس بخونیم.
We should hit the books in the history exam
ما باید برای امتحان تاریخ زیاد درس بخوانیم.
این اصطلاح نیز در معنی لغوی به معنی، ضربه زدن به ساک و یا یک کیسه می باشد؛ زمانی که به این اصطلاح بر می خورید شاید برایتان این معنی عجیب باشد و بگویید، این چه عبارتی است و به چه دردی می خورد، اما در واقع معنی اصطلاحی این عبارت یعنی رفتن به رختخواب. حال که معنی آن را می دانید شاید تصور کنید ساک و یا کیسه چه ربطی به رختخواب دارد، اما این عبارات ریشه در گذشته و فرهنگ آمریکایی ها دارد. مثلاً زمانی که در یک مهمانی هستید و خوابتان گرفته، بسیار خسته هستید، این عبارت جای خوبی در مکالمه شما خواهد داشت تا به همگان بگویید که چقدر خسته هستید.
اگر بخواهیم این عبارت را لغت به لغت معنی کنیم، می گوییم؛ چرخاندن بازوی یک نفر! اما آیا این معنی کاربرد دارد؟ خیر، پس می فهمیم که این نیز یک اصطلاح از اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی است که به معنی متقاعد کردن یک نفر برای انجام دادن یک کار بزرگ است. به مثال زیر توجه کنید؛
Sarah! You need to come to my house tonight
Oh sorry! I can’t, I have to go to my parent’s house and hit the books for the exams
Come on!! You should come! We will have a lot of fun, please
Alright! I will come tonight, you’ve twisted my arm
در این مثال ما 2 اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی را جای دادیم، اصطلاح اول hit the books بود که به چه زیبایی در این جملات جای داده شده و اصطلاح دوم نیز twisted someone’s arm . حال به ترجمه این مکالمه بین 2 دوست توجه کنید تا جای عبارات و اصطلاحات را بهتر متوجه شوید:
سارا! تو باید امشب به خانه ما بیایی
متاسفم! من باید به خانه والدینم بروم و آنجا برای امتحانات مطالعه کنم
بیخیال! باید بیای! کلی بهمون خوش میگذره، لطفا بیا
خیله خب! امشب میام! بلاخره منو متقاعد کردی.
در جمله آخر زمانی که سارا بالاخره راضی شد که به منزل دوستش برود، از اصطلاح بالاخره منو متقاعد کردی و یا بالاخره موفق شدی منو راضی کنی، استفاده کرد.
این اصطلاح به معنی پنهان کردن چاقو پشت یک فرد می باشد، در واقع اگر ندانید که از این اصطلاح در کجا و به چه نحوی استفاده کنید، ممکن است در دردسر بیفتید. در اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی این عبارت به معنی آسیب زدن به کسی می باشد، مثلاً یک نفر به ما اعتماد کرده و ما از اعتماد او سوءاستفاده می کنیم، در واقع در اصطلاحات زبان خودمان شاید به معنی خنجر از پشت زدن باشد. به چنین فردی که از پشت خنجر می زند نیز back stabber گفته می شود.
این عبارت به معنی از دست دادن حس در انگشتان، می باشد اما معنی آن در مفهوم اصطلاح چیست؟ این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که فرد استعداد و یا توانایی خود را در انجام چیزی از دست می دهد. از این اصطلاح زمانی استفاده می شود که شما استعداد خوبی دارید اما متاسفانه به دلایلی نمی توانید از آن استعداد بهره ببرید.
در مفهوم کلی این عبارت به معنی محکم نشستن می باشد اما در مفهوم اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی، این عبارت یعنی شما زیاد راحت نیستید و به نحوی بدن خود را تحت فشار قرار داده اید. اگر فردی این عبارت را برای شما به کار برد به معنی این است که باید منتظر بمانید و صبوری کنید. به مثال زیر توجه کنید؛
?Mr. Smith, can I go to the police officer’s room now
.Actually, not now, you are going to have to sit tight and wait some minutes
در این مکالمه فرد می خواهد در آن لحظه وارد دفتر مأمور پلیس شود، اما فردی از او می خواهد که چند دقیقه صبر کند و به او اجازه ورود نمی دهد.
این اصطلاح از سری اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی هیچ معنی به خصوصی ندارد، حتی اگر بخواهید آن را لغت به لغت معنی کنید. اما در عبارت به معنی مشارکت دادن می باشد. در این مورد نیز با مثالی معنی آن را روشن می کنیم.
?What are you going to buy for your father’s birthday
Actually, I don’t have much money
We should pitch in with my sister and buy something nice for her
برای تولد پدرت قراره چی بخری؟
در واقع، پول زیادی ندارم. باید م پول بگذاریم (مشارکت کنیم) تا یک هدیه خوب براش بخریم.
این اصطلاح جزو اصطلاحات ساده تر نسبت به بقیه می باشد، چرا که از کلمات موجود در این عبارت می توانید معنی آن را بفهمید. این اصطلاح به معنی از دنده چپ بلند شدن، می باشد. زمانی که یک نفر بسیار بد خلق است می توانید از این اصطلاح استفاد کنید.
make a face به معنی دهن کچی کردن
این اصطلاح به معنی دهن کجی کردن، است. یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی که بدین صورت می توانید در جمله آن را به کار ببرید؛
?Why you are mad at Daniel
.Because, I just ordered him but he made a face at me
چرا تو از دست دنیل اینقدر عصبانی هستی؟
چون بهش یه دستوری دادم اما او به من دهن کجی کرد.
این اصطلاح از سری اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی از دست دادن فرصت است، گاهی وقت ها زمانی که به یک چیزی گند زدیم نیز می توانیم از این اصطلاح استفاده کنیم. مثلاً اگر امتحان را خراب کردیم با به کار بردن این اصطلاح نشان می دهیم که واقعاً گند زدیم و نمره خوبی کسب نخواهیم کرد. برای مثال؛
?Would you please give me another chance
?Sorry! You had the chance but unfortunately you blew it
میشه یک فرصت دیگه به من بدید؟
متاسفم! تو فرست داشتی ولی از دستش دادی
در اینجا چون فرصتی که به فرد داده شده در گذشته بوده است، فعل blow به صورت گذشته blew استفاده می شود.
این عبارت به معنی عقب کشیدن و جا زدن می باشد، از واژه back می توانید به عنوان یک کلید برای ترجمه و به خاطر سپردن آن استفاده کنید. برای فهم بیشتر این عبارت در جملات، به مثال زیر توجه فرمایید؛
?They were a gang! Why John back out in the fight
I think John was a fool to do that, because they could help him to success in future
اونها یک گروه بودن! چرا جان توی دعوا عقب کشید و جا زد؟
به نظر من او یک احمقه که این کار رو کرد، چونکه اونها می تونستند در آینده برای موفقیت جان خیلی مفید باشن.
این اصطلاح در میان اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی دست و پا جلفتی می باشد. این عبارت نیز جزو آن دسته از اصطلاحات است که معنی آن را به هیچ وجه نمی توان از نگاه کردن به واژه هایش دریافت، چرا که معنی تحت الفظی این عبارت بدین صورت ترجمه می شود؛ انگشتان کرده ای!
این اصطلاح یکی از پرکاربردترین اصطلاحات در زبان انگلیسی می باشد که به طور معمول در یک مکالمه ممکن است چندین بار تکرار شود، معنی این عبارت، ریلکس باش، سخت نگیر، می باشد. از این عبارت در موقعیت های پر از استرس و زمانی که فردی عصبی و نا آرام است می توان استفاده کرد. برای مثال؛
?Ella what happened to your relationship with jack
He cheated on me, I never forgive him
Take it easy, don’t even think about it
اِلا ! رابطه ت با جک تا کجا پیش رفت؟
او به من خیانت کرد من هرگز او را نمی بخشم!
سخت نگیر، اصلاً بهش فکر نکن
از این اصطلاحات زمانی استفاده می شود که می خواهید کار جدیدی را شروع کنید و به معنی شروع کردن کاری است.
Let’s get the ball rolling in digital marketing
بیا کار دیجیتال مارکتینگ را از اول شروع کنیم
این عبارت در اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی پول نداشتن، است. این اصطلاح در زبان انگلیسی بسیار کاربرد دارد و بدین صورت می توانید در جمله از آن استفاده کنید.
?What do you want to buy for your girlfriend’s birthday
I spent all my money for buying clothes for myself, actually I’m broken now
Don’t worry I will borrow some money
برای تولد دوست دخترت چه هدیه ای می خواهی بخری؟
راستش من تمام پولم رو برای خرید لباسهایم دادم و الان هیچی پول ندارم.
نگران نباش، من کمی پول بهت قرض می دم.
این عبارت به معنی کمک کردن به کسی است. شما می توانید از این عبارت در موقعیت های مختلف در مکالماتتان استفاده کنید، آمریکایی ها این اصطلاح را در مکالمات روزمره خود بسیار زیاد استفاده می کنند. مثلاً در خیابان فردی را می بینید که زمین می خورد، می توانید با استفاده از این عبارت یک مکالمه حرفه ای با او را آغاز کنید و یا مهمانی بزرگی دارید و می خواهید از خواهرتان که به شما کمک کند، به جای عبارت ساده و عام could you help me می توانید از این اصطلاح به این صورت استفاده کنید؛
?Would you give me a hand
در اینجا به معنی، میشه لطفاً کمکم کنی! یک عبارت مؤدبانه و بسیار ساده است.
اگر بخواهیم این عبارت را کلمه به کلمه معنی کنیم، یعنی مانند پشت دستم! اما آیا این عبارت معنی خاصی دارد؟ این عبارت در اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی این است که کسی را به خوبی بشناسید. زمانی که کسی را مانند کف دستتان می شناسید می توانید از این اصطلاح استفاده کنید. از این اصطلاح همچنین می توانید زمانی استفاده کنید که جایی را مانند کف دست می شناسید. به عنوان مثال
He knew the city like the back of his hand
او شهر را مانند کف دست خودش می شناسد.
این اصطلاح یک اصطلاح بسیار رایج در زبان انگلیسی است که بدین معنی است، موهامو توی آسیاب سفید نکردم. از این اصطلاح زمانی می توانید استفاده کنید که می خواهید تجربیات خود را به نحوی به رخ بکشید.
این اصطلاح در واقع همانند یک نوع شوخی در زبان انگلیسی می باشد که زمانی استفاده می شود که می خواهید از وضعیت تاهل کسی با خبر باشید. در این عبارت به جای کلمه مجرد از کلمه happy به معنی شاد استفاده شده و بدین ترتیب می توان گفت شاید در فرهنگ آن ها در زمان مجردی شادتر باشید.
این اصطلاح در لغت به این معنی می باشد که؛ اشتباه یک انسان است. اما در معنی اصطلاح در اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی به معنی این است که انسان جایز الخطا می باشد. این عبارت در زبان فارسی نیز بسیار کاربرد دارد. اصطلاحاتی که در زبان فارسی به کار می روند، یادگیری آن ها در زبان انگلیسی ساده تر می باشد.
یکی از اصطلاحات دیگری که در زبان فارسی نیز بسیار رایج است؛ هم خدا رو می خواهد هم خرما. در این عبارت می بینید که گفته شده؛ تو نمی توانی یک کیک را بخوری و همزمان آن را هم داشته باشی، یعنی در اگر کیک را خوردی دیگر آن را نداری. با رمزگذاری اینچنین عباراتی می توانید یادگیری آن ها را ساده تر و لذتبخش تر کنید.
اگر بخواهید به کسی بگویید؛ دور از جون، می توانید از این عبارت استفاده کنید. این عبارت یک اصطلاح کاربردی در زمانی است که می خواهید یک اتفاق ناگوار را تعریف کنید.
این عبارت زمانی به کار می رود که یک نفر را می خواهید نورچشمی صدا بزنید. همیشه در کلاس های درس یک نفر است که معلم توجه بیشتری به او دارد و در واقع نور چشمی معلم است. اگر بخواهید او را خطاب کنید باید بدین صورت جمله بندی کنید؛
She is the apple of the teacher’s eye
او نور چشمی معلم است.
برخی از اصطلاحات هستند که معانی جالبی دارند و در مواقع خاص به عنوان ضرب المثل می توان از آن ها استفاده کرد. در این بخش از اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی چند مورد از ضرب المثل ها را برای شما بازگو می کنیم؛
نابرده رنج، گنج میسر نمی شود.
شنیدن، کی بود مانند دیدن
دوصد گفته، چون نیم کردار، نیست
یخ فردی آب شدن
همه چیز تمام
قضاوت سطحی
حسرت خوردن برای چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است.
در این بخش به معرفی اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی پرداختیم، همانطور که قبلاً گفتیم، اصطلاحات و عبارات بسیار زیادی در زبان انگلیسی وجود دارند که اگر بخواهیم تمام آن ها را ذکر کنیم، با محدودیت فضا در اینجا مواجه می شویم، بنابراین، تصمیم گرفتیم به پرکاربردترین آنها بپردازیم تا شما نیز بتوانید از آنها در موقعیت های مختلف استفاده کنید. حال که با چندی از این اصطلاحات رایج آشنا شدید، شاید با خود بپرسید که چگونه می توان در یک متن انگلیسی، اصطلاحات را تشخصی داد! در ادامه با ما باشید تا این نکته مهم و ارزشمند را برای شما بازگو کنیم؛
چگونه یک اصطلاح را در متن تشخیص دهیم
اصطلاحات به سادگی از سایر عبارات قابل تشخصی هستند، چرا که معنی ادبی و ظاهری آن ها با مفهوم جمله اکثراً تطابق پیدا نمی کند، از این طریق می توانیم بفهمیم که این عبارت یک اصطلاح است و یک معنی متفاوت تری دارد. مثلاً اگر در یک متن از این اصطلاح استفاده شد Don’t bark over the wrong tree و در متن هیچ حرفی از هیچ سگی وجود نداشت متوجه می شویم که این یک اصطلاح و به این معنی می باشد؛ این گوری که داری بالاسرش گریه می کنی مرده توش نیست. حال که قادر به تشخیص اصطلاحات در میان متون مختلف هستید، بیایید تا نحوه یادگیری و روش های مؤثر در فراگیری اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی را به شما بیاموزیم.
شاید با خودتان بگویید تعداد اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی بسیار زیاد هستند و ما چطور باید آنها را یاد بگیریم و همه آنها را حفظ کنیم. اول از همه باید بگوییم که نیازی نیست که شما تمام اصطلاحات و عبارات بومی زبانان را بلد باشید، چرا که برخی از این اصطلاحات را حتی خود انگلیسی ها و آمریکایی ها هم ممکن است بلد نباشند، پس در مرحله اول خونسرد باشید و تصور نکنید که تمام آن ها را باید حفظ کنید، پس از آن ما در اینجا چند راه ساده برای یادگیری این اصطلاحات و عبارات بیان می کنیم، در ادامه با این مطلب همراه باشید.
روش هایی که برای یادگیری اصطلاحات ذکر شد روش های متنوعی است که شما می توانید نسبت به شرایط و روحیات خود یکی از آن ها را انتخاب کرده و بر روی آن تمرکز کنید، گاه افرادی هستند که از چندین روش برای فراگیری بهتر اصطلاحات استفاده می کنند. اما به طور کلی، مثلا فردی که حس شنوایی قوی تری دارد، اصطلاحات را ضبط میکند و بارها گوش می دهد و از این طریق آن ها را حفظ می کند، کسی که حس بصری و یا حافظه تصویری بهتری دارد، به کمک نوشتن و یا تصویرسازی می تواند این اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی را یاد بگیرد. پس روش ها بسیار متنوع هستند و این شما هستید که بهترین روش برای خودتان را انتخاب می کنید.
جمع بندی:
در این مقاله سعی کردیم تا اطلاعات ارزشمندی را در خصوص آشنایی شما با اصطلاحات پرکاربرد و رایج زبان انگلیسی گرداوری کنیم، در این مطلب تمرکز ما بر این بود که مهمترین و رایجترین آن ها را همراه با مثال برایتان بازگو کنیم، در ابتدای این مقاله آموزشی، مفهوم و معنی اصطلاح را در زبان انگلیسی بیان کردیم و در پایان نیز نحوه یادگیری این اصطلاحات را ارائه نمودیم. امیدواریم با مطالعه این مطلب توانسته باشیم دانشی به اطلاعات شما اضافه کنیم و در راه علم و تحصیل شما را یاری کنیم. ما در مؤسسه زبان تخصصی کوئیک با داشتن سال ها تجربه و مدرسان حرفه ای شما را با تمام نکات مورد نیاز برای یادگیری زبان، به آسانی آشنا می کنیم. برای مشاوره بیشتر با ما تماس بگیرید.
درباره این سایت